3 اخبار دولت(دولت خدمتگزار) 4 |
آمار رسمی، در جریان راهپیمایی ها و اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری تا امروز هفت نفر کشته و دهها نفر زخمی شده اند. حجم خسارت به اموال عمومی و خصوصی و همچنین هزینه سنگین سیاسی که این اجتماعات بعضا خشونت آمیز و خصوصا سرکوب خشونت بار آنها توسط پاره ای از نیروهای انتظامی و شبه انتظامی، بر کشور ما و منافع ملی آن تحمیل کرده قابل احصا نیست. از آنجا که ریشه همه این حوادث بدون شک به ادعای رقیب اصلی و شکست خورده در این انتخابات در خصوص «تقلب گسترده» و «دستکاری در آراء» باز می گردد – که اتهامی بسیار سنگین است – این نوشتار بر آن است تا به مهمترین و اصلی ترین متنی که تاکنون توسط جناب آقای میرحسین موسوی جهت شکایت از نتایج انتخابات نوشته شده مراجعه نموده و با بررسی و تحلیل دقیق این متن، به شالوده شکنی و یا واسازی (Deconstruction) دلایل و استدلالهای ارائه شده در آن بپردازد. امید است که در فرایند واکاوی این متن، قوت و استحکام و پشتوانه استدلال های ارائه شده در آن مبنی بر وجود «تقلب گسترده» در انتخابات - که عملا به معنی جابجا شدن بالغ بر 10 میلیون رای است – تا حدوی روشن شود. آشکار شدن وزن این استدلالها مشخص می کند که آیا آنها این اندازه پایه و اساس داشته است که خون هفت انسان به پای آنها ریخته شود؟
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در 22 خرداد 88 برگزار شد، فراز و نشیبهای زیادی داشت.
چهار کاندیدای رقیب با رقابتی ناهمگون به کارزار انتخابات وارد شدند و فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کردند.
رقابتی بین رضایی، کروبی و موسوی از یک طرف و محمود احمدی نژاد از طرف دیگر!
رقابت بین سه کاندیدای مقابل احمدینژاد، در حقیقت یک معاشقعهی سیاسی بود تا رقابت سیاسی! که نمونهی عینی این ادعا را مردم به صورت زنده و مستقیم، در مناظرات تلویزیونی دیدند و در مناظره بین کروبی و موسوی به اوج خود رسید. مناظرهای که نه برای نقد دیدگاه کلان یکدیگر، بلکه صرفاً برای تخریب دولت نهم و محمود احمدینژاد برگزار شده بود.
محسن رضایی ظاهراً به صورت مستقل وارد انتخابات شد، اما نحوه عملکرد و موضعگیریهای تبلیغاتی و نطقهای انتخاباتیاش، سمت و سوی دیگری را نشان میداد.
مهدی کروبی که به تعبیر برخی مدعیان جریان اصلاحطلبی، از ناخلفان طیف اصلاحطلب و از مغضوبین آن جریان بود! در سناریویی از پیش طراحی شده، توسط تعدادی از تندروهای جریان اصلاحطلب مانند: کرباسچی، عباس عبدی، الویری، مهاجرانی، ابطحی و... دوره شد تا برنامهریزیهای اصلاحطلبان در انتخابات را به هم نزند! و آراء رأی دهندگان به میر حسین موسوی را نشکند. به عبارت دیگر، طیف تندرو اصلاحطلبان با این تاکتیک، او را به صورت غیر مستقیم کنترل کرد.
به این صورت که با برنامهریزیهای اشتباه و ارائهی راهبردها، آمارها و روشهای غلط، او را به مسیری سوق دادند که باعث شد مهدی کروبی در نگاه مردم، شخصی سادهلوح و فاقد تفکر مستقل و پویا جلوه داده شود و نتیجه آن شد که در انتخابات دیدیم.
در حقیقت می توان گفت، جریان افراطی اصلاحطلب، با این تاکتیک، انتقام تک رویها و ناهماهنگیهای وی با جریان اصلاحطلبی را از او گرفته و از تکثر آراء بین او و موسوی جلوگیری کرد.
و اما میر حسین موسوی؛
میرحسین موسوی، در نگاه و حافظهی تاریخی بسیاری از ایرانیها، به خصوص نسل اول و دوم و به صورت نسبی، دارای وجههای مثبت بود، حتی طیفی از اصولگراها، پساز اعلام رسمی کاندیداتوری وی، به سمت او جلب شده و تمایل خود را برای به پیروزی رسیدن او نشان دادند، اما با شروع تبلیغات انتخاباتی و تشکیل تیمهای تبلیغاتی و مشخص شدن طیفها، جریانها و افرادی که از وی حمایت مادی و معنوی میکردند، مشخص شد که میر حسین موسوی کسی نیست که بسیاری از ایرانیها در دهه 60 میشناختند!
تضاد و تقابل عملی در نطقها و سخنرانیهای انتخاباتی وی، با آنچه که در شعارهایش خود را با آن معرفی میکرد، به صورت فزایندهای رشد کرده و جلوه نمود، به صورتی که میزان بسیاری از آراء طیف مذهبی و متدین کشور را از دست داد.
به عنوان نمونه، یکی از شعارهای اساسی میر حسین موسوی، موضوع قانونمندی و پایبندی به قانون و برابری همه مردم در برابر قانون بود، شعاری که در طی مناظرات و در ادامه زمان تبلیغات کاندیداها و با مشخص شدن ابعادی از عملکرد خلاف قانون وی و اطرافیانش، پوچ و تبلیغاتی بودن آن مشخص گردید.
ادامه مطلب...
بسم الله الرحمن الرحیم
این وبلاگ با هدف اطلاع رسانی از برنامه های دولت نهم و دهم ایجاد شده است. به دلیل بعضی از محدودیت ها در سرور میهن بلاگ این وبلاگ در سرور پارسی بلاگ ساخته شده است.از کاربران عزیز خواهشمندیم برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر به وبلاگ زیر که توسط این جانب ساخته شده است مراجعه کنند.
www.mahmoudahmadinejad.mihanblog.com